محل تبلیغات شما
ناشناخته ها گاهی، تو زندگی آدما، نقش های بزرگی دارن. طفره نمیرم. و این بار مقدمه هم نمیچینم. ناشناخته ، مثل حسی که توی وجود آدماست ولی ازش بی خبرن. مثل محبتی که ندیدن ، ولی دلشون برای همون بی مهری تنگ میشه. مثل دردی که تو جونشونه ولی تلاشی برای درمانش نمیکنن. یا حتی مسیری که انتهاش رو نمیشناسن ولی راه شون رو ادامه میدن تا برسن. ناشناخته مثل دلتنگی. مثل عشق. ("همیشه از عشق سخن باید گفت". آلنی اوجا میگوید.) و کجا میشه دلی رو پیدا کرد که از این ناشناخته ی

شصت و ششمین نوشته

شصت و پنجمین نوشته

شصت و سومین نوشته

مثل ,ولی ,ناشناخته ,رو ,عشق ,تو ,میدن تا ,تا برسن ,ادامه میدن ,رو ادامه ,شون رو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها