محل تبلیغات شما



هر آدمی، فرقی نمیکنه دوست باشه یا یکی از خانواده یا یه نفر که می شناسینش، فقط یه دونه ازش تو دنیا وجود داره. اما توی این دنیا، یه سری آدما برای تنها شدن شون، برای وقت هایی که با اطرافیان شون قهرن یا دلخورن یا هر چی، یه تبصره هایی گذاشتن. و اون تبصره، جایگزین کردنه!!! . . . برای آدم هایی که ازتون دور می شن، جایگزین نیارین. اینجوری اون آدم رو می کشید. می دونین چیه؟ معمولا فکر می کنن اگرB رو جانشین A کنن ، فقط A هست که ناراحت می شه! اما نمی دونن Bاز A هم
آدم ها ، به تمام وقتشون برای زندگی کردن احتیاج دارن . اگر روزی از من بپرسن چطور باید زندگی کرد میگم : هر کس به شیوه ی خودش زندگی میکنه . یکی بیشتر شاده و کمتر غمگین ،یکی هم بیشتر غم داره و بیشتر قدر لحظه های شادش رو میدونه . یکی پول زیاد داره ، یکی کم داره ، یکی اصلا نداره . یکی سالمه . یکی بیماره ، یکی باهوشه ، یکی هم نیست . اصل اینه که همشون زندگی کنن . ترسو نباشن ، نا امید نباشن .
توی این دنیا آدم های زیادی زندگی می کنن. با فکر های مختلف، زندگی های مختلف ، توی خانواده های مختلف . آدم هایی که رویا دارن ، آدم هایی که رویا ندارن. کسایی که توانایی خواستن چیزی رو دارن ، یا گاهی ندارن! یا. هر دوتا چیز دیگه ای که دوتا آدم رو شبیه به هم نکنه! . و ویژگی این دنیا همین کشاکش بین تضاد ها و سردرگمی بین تناقض هاشونه. . اما این میون یه چیزی هم هست که در نهایت باعث می شه همه با هم یکی باشن و فرقی نداشته باشن.
آدم ها فکر های عجیبی دارن. در مورد خودشون. در مورد دیگران. و البته قضاوت های مختلفی هم دارن. . اما، کی گفته قضاوت کردن بده؟ چرا آدم ها نباید همدیگه رو قضاوت کنن؟ به خاطر اینکه قاضی نیستن؟ اما به نظرم این همیشه جواب نمیده. آدم ها میتونن اونقدر عادل باشن که گاهی اوقات تو دادگاه شون ، خودشون رو متهم کنن. خوب. اینجوری حداقل یه کمی به درون خودشون سفر میکنن و کارهاشون رو ، حرف هاشون رو، حتی فکر هاشون رو سبک و سنگین میکنن.
میدونید راهی که می شه باهاش یه آدم رو از آستانه ی نفرت انگیز شدن دور کرد چیه؟ بلدید به یه آدمی که همه به چشم بد نیگاش می کنن، خوب نگاه کنید و کمکش کنین؟ هُل دادن که کار آسونیه ولی. بلدید کسی رو از لبه ی پرتگاه دور کنید؟ آدم ها معمولا فکر می کنن می تونن ولی . وقتی باهاش مواجه می شن، انگار قضیه یه کم فرق می کنه! یهویی فراموش می کنن اون آدمی که روبه روشون هست، یکی مثل خودشون بوده_و البته هنوز هم هست_ آدم ها اینجوری ان! یه وقتایی خدا رو فراموش می کنن که
ناشناخته ها گاهی، تو زندگی آدما، نقش های بزرگی دارن. طفره نمیرم. و این بار مقدمه هم نمیچینم. ناشناخته ، مثل حسی که توی وجود آدماست ولی ازش بی خبرن. مثل محبتی که ندیدن ، ولی دلشون برای همون بی مهری تنگ میشه. مثل دردی که تو جونشونه ولی تلاشی برای درمانش نمیکنن. یا حتی مسیری که انتهاش رو نمیشناسن ولی راه شون رو ادامه میدن تا برسن. ناشناخته مثل دلتنگی. مثل عشق. ("همیشه از عشق سخن باید گفت". آلنی اوجا میگوید.) و کجا میشه دلی رو پیدا کرد که از این ناشناخته ی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی کودکان